چاقو یا کارد ابزاری تیز است که برای بریدن بهکار میرود. رایجترین طرح برای یک چاقو به شکل یک تیغهٔ تیز فلزی است که بهوسیلهٔ یک زبانه به یک دسته پیوند داده شدهاست. از چاقوها از دوران نوسنگی تاکنون نیز بهعنوان ابزار یا جنگافزار بهرهگیری شدهاست. از چاقوهای نخستین، ابزارهای دیگری مانند ساطور، خنجر و شمشیر مشتق شدهاند. کاردها یا چاقوهای گوناگونی وجود دارند که برای کارکردهای گوناگون بهکار میروند، مانند:
- چاقوی میوهخوری، غذاخوری، حکاکی، گلکنی، دالبُرزنی، توپیکنی، ضامندار و جز اینها.
ابزاری که برای تیز کردن لبهٔ چاقو بهکار میرود، چاقوتیزکن نام دارد.
استان زنجان از مراکز برجستهٔ چاقوسازی در ایران است.
دربارهٔ ریشهٔ واژهٔ «چاقو» میان متخصصان واژهشناسی اتفاقنظر وجود ندارد. ویلهلم آیلرس معتقد است که این واژه برگرفته از /čāγūk*/ است و آن هم از /-čākū-ka*/ مأخوذ است و با «چاکِ» فارسی، بهمعنی «شکاف» و نیز بهمعنی «زدن» و «ضربهزدن» ریشهٔ مشترک دارد. اما گرهارد دورفر نوشتهاست که «چاقو» برگرفته از /čaqu/ در مغولی است. دورفر مینویسد که واژهٔ ترکیِ /-čaq/ بهمعنی «ضربهزدن»، «نیشزدن» و همچنین «گَزیدن»، برگرفته از مغولی است. توضیح: «چَک» بهمعنی «سیلی» نیز با «چاک» بهمعنی «ضربهزدن» و نیز با «چکش» همریشه است. جانی چِئونگ[۵] گفتهاست که ریشهٔ این واژهها /-čak/ یا /-čag/ بهمعنی «زدن، ضربهزدن» است. آیلرس[۶] و شاپکا[۷] معتقدند که «چَکاچاک»، «چَکاچَک»، «چاکاچاک» و «چاکچاک»، که بهمعنی صدای گرز و بههمخوردنِ شمشیر و امثال آنهاست، با همین واژهها مرتبط است. ظاهراً همهٔ واژههای اخیر نامآوا هستند.
- تیغه
- دسته
- نوک؛ پایان چاقو در جهت فشار
- لبه؛ سطح برش چاقو و گسترشیافته از نوک تا پاشنه
- سختکاریشده (en)؛ به شکل سطح مقطع از تیغه
- ستون فقرات چاقو؛ بخش ضخیم تیغه، نزدیک لبهٔ چاقو، طرف مقابل لبه، در یک چاقوی دولبه و بیشتر به سمت وسط
- فولر (سلاح) (en)؛ یک شیار اضافهشده به تیغه برای سبکتر شدن آن
- ریکاسو (en)؛ بخش مسطح از تیغه، واقع در محل اتصال از تیغه و چاقو، تقویتکننده و نگهبان
- گارد یا محافظ؛ مانع بین تیغه و دسته که مانع از لغزش رو به جلوی دست به سمت تیغه میشود
- دستهٔ چاقو یا شمشیر؛ پایان چاقو در جهت واردآوردن نیروی فشار و ضربه
- تسمه یا طناب؛ یک بند برای تأمین امنیت چاقو به مچ دست